۱۳۸۶/۱۱/۰۲

لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام، مستم
باز می لرزد دلم، دستم
باز من اندر هوای دیگری هستم

های
نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ
های
نپریشی صفای زلفکم را دست
و آبرویم را نریزی، دل

لحظه دیدار نزدیک است