سلام
متنی که میخونید توسط یکی از اعضای گروه ISITU برای یقیه اعضا فرستاده شده امیدوارم که خوشتون بیاد.
اینترنت، چت و تحولات فرهنگی
زماني الكسي دوتوكويل نوشت: «جهاني دارد به وجود ميآيد، هنوز تا نيمه پيكرش در زير خرده ريز آوار دنيايي دست و پا ميزند كه دارد فرو ميريزد … ودر ميان درهم برهمي و آشفتگي عظيمي كه در امور انساني وجود دارد، هيچكس نميتواند بگويد چه چيزي سرپا خواهد ماند و چه چيزي با زوال آنها منهدم خواهد شد.»
همزمان با آن ماركس نه تنها از دود شدن و به هوا رفتن «هر آنچه سخت و استوار است» سخن گفت، بلكه از برهنگي و عرياني روابط در دنياي جديد سخن گفت: سود عريان، استثمار عريان، كنار رفتن توهمات سياسي و ايدئولوژيك. دنياي جديد همه چيز را عريان به نمايش ميگذارد.
بعدها مك لوهان از دهكده جهاني سخن گفت، اما در دهه 1980 تكنولوژيهاي جديد، دنياي رسانهها را دستخوش دگرگوني ساخت و به دنبال آن در دهه 1990سيستم چندرسانهاي شكل گرفت كه قلمرو ارتباط الكترونيكي را به كل زندگي، از خانه تا كار، از مدرسه تا بيمارستان و از تفريحات تا مسافرت گسترش داد. اين سيستم، تغييراتي بنيادين ايجاد خواهد كرد كه هنوز پيامدهايش بر زندگي انسانها معلوم نيست.
هر تكنولوژي جديد بحرانهايي را همراه با خود به وجود ميآورد و بر فرهنگ جامعه اثر ميگذارد. اما اين اثرات در كشورهاي توسعه نيافته شدت بيشتري دارد. ورود گسترده تعداد بيشماري از فرآوردههاي مادي زندگي توسعه يافته به کشورهاي توسعه نيافته از شيوههاي زندگي گرفته (نظير شهرنشيني، آپارتماننشيني، چگونگي گذراندن اوقات فراقت و …) تا اشياء و ابزارها (خودروها، تلفن، وسايل ارتباط جمعي و ...) بدون انتقالبخش معنوي اين فرهنگها باعث شده است، تا بين ذهنيت افراد جوامع توسعه نيافته و عينيت زندگي آنها شكاف ايجاد شود. به عبارت ديگر اشيايي كه به اين ترتيب وارد كشورهاي در حال توسعه شدند به جاي بخش معنوي خود ناچار به هماهنگي با بخش معنوي فرهنگي بيگانه شدند. و اين امر سبب پيدا شدن گروه بزرگي از اختلالها در تمام جبهههاي زندگي مردم اين كشورها شده است. چنانچه امروز در كشور ما همچون بسياري از كشورهاي در حال توسعه ديگر مشكلات در زمينه شهرنشيني، آپارتماننشيني، استفاده درست از خودروها و غيره … به معضلات مهمي در زندگي افراد تبديل شده است. هر اندازه كه ما به سوي جامعه مدرن آمدهايم به دليل افزايش تماس ميان فرهنگها و به سبب شكوفايي و سرعت تغييرات تكنولوژيك، سطح نوآوري و تغيير فرهنگي نيز افزايش يافته است، به گونهاي كه امروز در اغلب جوامع، بيش از آنكه با مشكل ركود روبهرو باشيم با مشكلات ناشي از سرعت در تغييرات فرهنگي روبهرو هستيم. زيرا بسياري از افراد جامعه فرصت كافي و يا امكان و قابليت كافي را در خود براي انطباق دادن خويش با تغييرات نمييابند و دچار سردرگمي و ناهنجاري اجتماعي ميشوند. بايد توجه داشت كه در طول تاريخ چند سده گذشته گروه بزرگي از جوامع، كه همان جوامع توسعه يافته كنوني هستند، فرصت آن را داشتهاند كه در يك فرآيند نسبتا طبيعي يعني بدون آنكه زير فشار خرد كنندهاي از خارج از جوامع خود قرار گيرند، به تغييرات فرهنگي گستردهاي برسند و جوامع خود را نوسازيكنند. تبلور اين امر را در پيدايش صنعت، تكنولوژي درون و نظامهاي سياسي ـ اداري، اقتصادي و اجتماعي مدرن كه داراي كارآيي بسيار زياد هستند و رفاه در سطح بالايي را براي اين كشورها ممكن كردهاند ميتوان مشاهده كرد.اينكه چرا و چگونه چنين شده است و ما نتوانستيم هنوز تكليف خود را با دنياي جديد روشن كنيم در اين مقوله نميگنجد و نياز به بحث كارشناسي توسط صاحبنظران دارد. اما آنچه مشخص است آن است كه انديشه انتقادي در جهان غرب نهادينه شده است و اثرات فرهنگي هر پديده جديد، با كنكاش و بررسيهاي گسترده و علمي و عقلاني مواجه ميشود و هر معضلي به مدد نيروي خٍرد و تعقل تا جاي ممكن موشكافي و ريشهيابي ميشود. اما در كشور ما، ما تنها مصرفكننده ابزارهاي توليد شده توسط غربيان بودهايم و توسعهمان «درونزا» نبوده است.يكي از پديدههايي كه در چند سال اخير رايج شده، پديده گفتگوي آني (چت) از طريق اينترنت است. اينترنت ابعاد زمان و مكان را درنورديده است و اثرات شگرفي بر تمام ابعاد زندگي انسان معاصر گذاشته است. برخلاف بسياري از دستاوردهاي تمدن غرب كه پس از چندين سال به كشورهايي مثل ايران ميرسيد، اينترنت به علت جهاني شدن و افزايش ارتباطات و اثرات شگرفش در تمام زمينهها، پس از مدت اندكي به كشورمان راه يافته است.هر چند به علت آنكه حدود 25% مردم كشورمان براي رفع نيازهاي غذايي خود دچار مشكل هستند و 45% نيز براي تامين نيازهاي اوليه زندگي خود مشكل دارند، و هزينه استفاده از اينترنت نسبتا گران است، تعداد افرادي كه در كشورمان با اينترنت آشنايي دارند و از آن استفاده ميكنند، زياد نيست، ولي به علت جوان بودن جامعه، افزايش تعداد دانشجويان، رشد سريع تكنولوژي و ضرورت استفاده از اينترنت در دانشگاهها، شركتها و ادارات به زودي تعداد كاربران اينترنت بسيار فزوني خواهد يافت. از اين رو بررسي اثرات فرهنگي و اجتماعي اين پديده بسيار ضروري است.
از آنجايي كه پرداختن به مباحث جامعهشناسي و روانشناختي در حد توان و دانش من نميباشد، در اين مقاله تنها كوشيدهام كه با بررسي چند مورد كه برخورد كردهام، به گشايش بحثهايي كمك كنم و اميدوارم كه كارشناسان و متخصصان علوم اجتماعي و ارتباطات بيش از پيش به اين مباحث بپردازند. «پيشبيني كابوس هولناك داستانهاي تخيلي به حقيقت ميپيوندد. هر كس در خانه خود به تنهايي نشسته و در انزوايي ترسناك به سر ميبرد، اما در عين حال در شبكه اينترنت با تمام جهان در ارتباط است. اين نوعي پايان جهان مادي،
تجربه، تماس ملموس و جسمي، و از بين رفتن ارتباط عاطفي و معنوي بدنها و انسانهاست.» روژه ساراماگو نويسنده معروف پرتغالي رمان معروف «كوري» با جملات فوق هراس
خود را اثرات اينترنت بر روابط انساني بيان كرده است. البته پيش از اين جامعهشناساني مثل نيل پستمن جامعهشناس معروف آمريكايي از بحران معنويت و جدايي انسانها و سست شدن بنيان خانوادهها در اثر تكنولوژي ماهواره و تلويزيون گفته بود و از اتميزه شدن در اثر سيطره تكنولوژي، بر زندگي بيم داده بود.واقعيت آن است كه تغيير شكل زندگي اجتماعي روزمره و سرعت تغييرات تكنولوژيك پيامدهاي ژرفي براي فعاليتهاي شخصي دربر داشته است. به قول آنتوني گيدنز «هويت شخصي» افراد عملا بر اساس روايت خاصي از «خود» باطني آنها ساخته و پرداخته ميشود كه بر حسب بازتابهاي تغيير نهادهاي اجتماعي مدرن مورد تجديد نظرهاي مداوم قرار ميگيرد.امروزه جوانان بسياري هستند كه زندگي مجازي دارند و شايد با افرادي فرسنگها دور از خود از طريق اينترنت و در دنياي مجازي ارتباطي عميق دارند ولي نسبت به واقعيتهاي پيرامون خود چندان واكنش نشان نميدهند.
اما فائزه.م، 23 ساله، دانشجوي كارشناسي ارشد جامعهشناسي معتقد است برخلاف تلويزيون و ماهواره كه بر افراد سيطره دارند و به طور يك طرفه فرد را مورد «هجوم» قرار ميدهند، اينترنت اين امكان را بوجود آورده است كه خود فرد به عنوان يك كنشگر فعال امكان انتخاب و اثرگذاري متقابل را داشته باشد. وي معتقد است ايرانيان برخلاف گذشته كه با تكنولوژي جديد احساس بيگانگي ميكردند و مدت زيادي طول ميكشيد تا آن تكنولوژي بومي شود، امروز چنان حسي ندارند، بلكه به سرعت تكنولوژي اينترنت بومي شده است. امكانهاي انتخاب بسياري پيش روي افراد گشوده شده است و امكان به فعليت رساندن فرديت خود بيشتر شده است. آنچه غيرقابل انكار مينمايد اين است كه مخرب يا مفيد بودن اينترنت كاملا به فرد بستگي پيدا كرده است. ساراماگو ميگويد: «قطار هنگام حمل انسانها و بار چيز خوبي است، اما اگر افرادي را به سمت اردوگاههاي مرگ، هدايت و يا تجهيزات نظامي حمل كند، ديگر چيز خوبي به شمار نميرود. اينترنت نيز چون قطار، محصول يك فنآوري است كه بخودي خود نه خوب است و نه بد، بلكه تنها به نوع استفادهاي كه از آن ميبريم بستگي دارد، به همين سبب است كه اكنون عقل بايد بيش از هر زمان ديگري بيدار باشد و به خواب نرود.» مانيا.ص، 24 ساله و ساكن تهران كه در محيط كارش به اينترنت و محيطهاي گفتگوي آني دسترسي دارد، معتقد است مشكلاتي كه به سبب استفاده نادرست از اينترنت و صرف وقت زيادي براي گفتگوي آني وجود دارد، تنها مختص به ايران نيست، بلكه
حتي در انگليس و ساير كشورهاي توسعه يافته مقررات ويژهاي در محيطهاي كاري وضع شده است، چرا كه كاركنان به جاي پرداختن به كارهاي خود، وقتشان را صرف چت كردن ميكنند! صحبت مانيا درست است، اما تفاوت كشورهاي توسعهيافته با ما در اين است كه آنها ساختارهاي نقد و بررسي علمي مشكلات و حل آنها را نيز در كشورشان فراهم كردهاند. در هر حال انقلابي كه در اطلاعرساني رخ داده مزايا و محاسن بيشماري دارد، اما فراموش نكنيم كه مسائل و گاه مصيبتهايي را هم به دنبال خواهد داشت. فدريكومايور رئيس سابق يونسكو ميگويد: «بزرگراههاي اطلاعاتي حامل بدترين و بهترين محتويات هستند.» يكي از مزاياي ارتباط اينترنتي را بايد در افزايش همبستگي بين انسانها يافت. البته نوع همبستگي افراد با گذشته متفاوت است در گذشته همبستگي افراد حول محور قوميت، فرهنگ مشترك يا زبان مشترك، بوجود ميآمد ولي به نظر ميرسد امروزه با گسترش جهاني شدن، ادغام فرهنگها و افزايش امكان گفتگو و همدلي بيشتري بين مردم جهان پديده ميآيد. علي.ن، 27 ساله كارشناس ارشد مهندسي صنايع مدت زمان 3 سال است كه از اينترنت و مخصوصا محيطهاي چت آن استفاده ميكند، وي دوستاني از همه جاي دنيا از جمله، مكزيك، آمريكا، آلمان، فرانسه، كره و … دارد و با برخي زا آنها چنان ارتباط عاطفي برقرار كرده است كه وقتي مادر دوست آمريكائيش فوت كرد، ساعتها با هم صحبت ميكردند و او نزد علي از غمها و خاطراتش ميگفت و يا وقتي دوست مكزيكيش با دوست پسرش دچار مشكل شده بود و غمگين بود، علي يك شب تا صبح با وي در مورد ارزش دوستي و محبت و انديشههاي دكتر شريعتي حرف ميزد.
علاوه بر اين استفاده از اينترنت اثرات جالبي هم در روابط اجتماعي افراد دارد، ما انسانها روزانه از كنار دهها نفر انسان ديگر بيتفاوت ميگذريم، بدون آنكه به آنها توجه كنيم، در حاليكه در محيط مجازي راحت با افراد ناشناس سلام و احوالپرسي و حتي درددل ميكنيم! علي فردي به شدت حجالتي بود، كه پس از چند كلمه گفتگو با جنس مخالف تا بناگوش سرخ ميشد! وي قادر به برقراري ارتباط با افراد نبود و در اين زمينه مشكلات زيادي داشت، اما امروز به راحتي قادر به برقرار ارتباط است. او معتقد است گفتگو در محيطهاي مجازي اين امكان را به فرد ميدهد تا فارغ از فشارهايي كه به خاطر عرفهاي اجتماع و سنتهاي خانواده و يا نگاههاي اطرافيان به آدم وارد ميشود، با افراد مختلف ارتباط برقرار كند. و در اين محيطهاي مجازي افراد چون همديگر را نميبينند، زواياي پنهان وجود خود را نشان ميدهند و يكديگر را عميقتر و بهتر ميشناسند.البته در اين ميان احتمال آنكه افراد در مورد خود غلو كنند و چهرهاي غيرواقعي از خود نمايش دهند نيز بيشتر است. برخي از افراد با چند چهره و با ايفاي چند نقش وارد محيطهاي گفتگوي اينترنتي ميشوند. كم نيستند پسرهايي كه اسم دختر براي خود انتخاب ميكنند و يا افرادي كه اطلاعاتي غلط از خود ميدهند. اين افراد دچار بحرانهاي شخصيتي هستند كه در محيطهاي مجازي تشديد ميشود. شايد بحرانهاي روحي و رواني آنها هم ناشي از مواجهه با دنياي مدرن باشد. آنتوني گيدنز در كتاب تجدد و تشخص به بررسي اثرات دنياي مدرن برهويت شخصي انسانها پرداخته است.
امروز بسياري از پدرها و مادرها نگران فرزندان خود هستند، سارا 27 ساله ساكن اهواز، هر چند در خانوادهاي تحصيل كرده و روشنفكر زندگي ميكند، ميگويد وقتي در يك چت روم (اتاق گفتگو) با تعدادي دختر و پسر ديگر در مورد عشق زميني و عشق آسماني گفتگو ميكرده، مادرش وارد اتاق شده و با گوش دادن به حرفها از طريق هدفون، از اينكه دخترش با تعدادي پسر گفتگو ميكند ناراحت شده است. مادر سارا به وي ميگويد تو يك دختر هستي و برايت خوب نيست كه با تعدادي پسر حرف بزني، اگر بفهمند كي هستي، برايت مشكل ايجاد ميشود. سارا براي توجيه مادرش ميگويد اينجا بحثهاي جدي و متنوعي از جمله بحثهاي سياسي هم ميشود، و مادرش در جوابش ميگويد: نگراني من بيشتر شد، سياست پدر
و مادر ندارد، اگر در محل كارت بفهمند كه به سياست علاقه داري از كار بيكار ميشوي!
شيرين 21 ساله ساكن تهران دانشجوي رشته مديريت هم از حساسيتهاي پدرش ميگويد، پدر شيرين مرتب بالاي سر دخترش حاضر ميشود و اجازه گفتگو با افراد ناشناس را به وي نميدهد. البته شيرين دور از چشم پدر در دانشگاه يا كافينت، با پسرهاي ديگر صحبت ميكند! البته در مقابل اين برخوردها، نوع برخوردهاي ديگري هم وجود دارد. اما در هر حال نگراني از اثرات منفي ارتباطات اينترنتي، وابسته شدن بيش از حد به يكديگر، دسترسي به اطلاعات مضر و سايتهاي ناسالم بسياري از خانوادهها و مسئولان را نگران كرده است.
بسياري از متفكران، انديشمندان و حقوقدانان به اين نتيجه رسيدهاند كه حمايت از ارزشهاي فرهنگي يك جامعه در برابر هجوم برنامههاي اينترنت سانسور محسوب نميشود. اما ارزشهاي فرهنگي يك جامعه چيست؟ آيا بايد به هر فرهنگي احترام گذاشت و در حفظ آن كوشيد؟ معيار براي حفظ ارزشهاي فرهنگي چيست؟ به نظر من مهمترين معيار براي تعيين
و تبيين ارزشهايي كه بايد براي حفظ آن كوشيد، خرد جمعي و وجدان بينالمللي است.
آنچه مسلم است، در مقابل پيشرفت تكنولوژي نميتوان ايستادگي كرد، و نميتوان با روشهاي سرهنگي به مقابله با فرهنگها رفت. همجنين عدم اعتماد به جوانان، به عنوان انسانهاي ذيشعور باعث ايجاد دوگانگي و چندگانگي فرهنگي شده است. تنها راهي كه باقي ميماند، بازخواني نظام ارزشي و پالايش آن و عقلاني نمودن بيشتر امور است.
همچنان كه با انفجار اطلاعات «حجيت متن» اعتبار خود ر ا از دست ميدهد، جامعه مجازي، جامعهاي كه مردم از سراسر جهان در آن درباره همه مسائل، از جمله خود معناي زندگي، گفت و گو و اظهار نظر ميكنند، جاي جامعه چاپي را ميگيرد.
شبكه جهاني از طريق گسترش دادن و … بحث و ميدان دادن به شركتكنندگان بيشتر در آن در تقويت آزادي (با ايجاد گزينههاي بيشتر و توانايي بخشيدن به مردم در انتخاب اينگونه گزينهها) و برابري مؤثر بوده است.
به نظر ميرسد بايد تعاريف تازهاي از حوزه عمومي، جامعه مدني، نهادهاي اجتماعي با توجه به شكل گيري جامعه شبكهاي و ارتباطهاي شبكهاي ارائه شود.همان گونه كه پيشتر نيز اشاره كردم هنوز اثرات اينترنت و گفتگوهاي بين افراد در اينترنت رنظام ارزشي اجتماعي چندان مشخص نيست و بررسي دقيق آن نيازمند تحقيقات ميداني با توجه به اطلاعات آماري و مصاحبه با كاربران و با متدهاي علمي است، كه جا دارد از جامعهشناسان، روانشناسان و ساير انديشمندان جامعه در فضايي آزاد و دمكراتيك و حضور آزاد همه انديشمندان علوم اجتماعي است.
بدون شكلگيري انديشه انتقادي و بدون اجازه دادن به نگرشهاي نو و قرائتهاي جديد از ارزشها و با سیطره نگاه ايدئولوژيك و حداكثري به مباحث دینی، علمي و فرهنگي، ناچار در برابر دستاوردهاي دنياي مدرن منفعل خواهيم بود و شكاف بين نسلها و دولت ـ ملت در جامعه بيشتر خواهد شد.
آنچه مسلم است پیشرفت تکنولوژی پایگاه اجتماعی محافظه کاران را که در اقشار سنتی جامعه است تجت تاثیر قرار خواهد داد، و اگر آنها قادر به بازخوانی اندیشه های خود در فضای جدید نشوند زوالشان حتمی خواهد بود.
محمد جواد طواف
0 نظر:
ارسال یک نظر