۱۳۸۵/۰۴/۲۵

کادو!

»دوست ندارم به كسي بخندم كه دلم بهش نمي خنده ...
دوست ندارم محبت كسي رو قبول كنم كه محبتش به دلم نمي شينه ... «

قبول دارم، دیگه تلخ تر از اونم که بخواد دلت بهم بخنده و یا سنگ تر ازون که بخوام محبت کنم! چه برسه به این که محبتم به دلت بشینه...
اما، خب راستش اینه که دلم نمی خواد ناراحتت کنم
اما، خب... راستش...-ناراحت نشی ها - تازه دارم به زندگی عادت می کنم!
می خوام مثل همه ی چند میلیارد نفری باشم که اسمشون آدمه! هووووووم؟
مرده شور همه ی اونایی که متفاوتن رو هم ببره!

پی نوشت:
یه کادوی تولد می تونه یه نوشته باشه... می تونه یه حس باشه... می تونه همه چی باشه...البته اگه کادوی تولد من باشه!
در ضمن یه کادوی تولد می تونه جواب داشته باشه! در صورتی که کادوی تولد من باشه

0 نظر:

ارسال یک نظر