۱۳۸۴/۰۵/۲۶

از لوئیس بونوئل خوشم می آد. گرچه هیچ کدوم از فیلم هاش رو ندیدم وفقط دوتا از فیلم نامه هاش رو خوندم ولی هیچ وقت این حرفش رو فراموش نمی کنم: "من از چیزهایی می نویسم که ازشون لذت می برم. از سکس و مذهب و البته رابطه ی میان این دو" (نقل به مضمون) وقتی به رابطه ی جنسی فکر می کنم از دامنه ی گسترده ی روح آدمی شگفت زده می شم.از تجاوز و قتل دختربچه های 8، 9 ساله (که همیشه منو یاد فیلم مسیر سبز اثر فرانک دارابونت می ندازه و بازی فراموش نشدنیه تام هنکس. اون صحنه از فیلم که سیاه پوسته جنازه ی دو دختر بچه رو روی پاهاش داره و زجه می کشه توی ذهنم نقش می بنده و تکرار مدوم صدای دوبله شده ش که می گه: "اون ها به خاطر عشقشون به هم کشته شدن" بگذریم) تا رابطه ی جنسی عاشقانه دو نفر با روح هایی بهم پیوسته. آنقدر عظیم و بزرگ که پائولو کوئلیو توی کتاب بریداش این نوع رابطه رو به عنوان یکی از مراحل عرفان بریدا ذکر می کنه! به نظر من مذهب الهی و برداشت صحیح و مترقی از اون سکس حیوانی و پست رو به معاشقه ی دو روح شیفته تبدیل می کنه که لذتش بسیار بیشتر از رابطه جنسیِ دو جسمه.

0 نظر:

ارسال یک نظر