۱۳۸۵/۱۲/۲۹

شطح*

داشتم می‎رفتم

در دختری که جلوتر از من عاشق می‎رفت

موهایش، موهایش، موهایش

چه معجزه‎ای!

بوسعید از دهانش می‎آمد

اشهد ان لا لا لا...

به خوابش هم نمی‎دیدم

در شطح گیسوی‎اش

گشتم، گشتم، گشتم

برنگشتم ، بایزید

شهید شدم،

در لامصب لب‎هایش!


پی نوشت:

1- شطح = یکی از حالاتی که عرفا طی سلوک الی الله داشته اند.

2- آخرین نوشته در سال 85. نوروزتان پیروز!

0 نظر:

ارسال یک نظر