۱۳۸۰/۱۰/۱۰

سلام
عجب دنياييه!! يه نفر به من ايميل زده و در حالي كه حس كارآگاه گجتيش گرفته بوده گفته كه: «جون مادرت تو دختر نيستي!!!!!!» من كه از اولش گفته بودم كه پسرم اسمم كه مهدي و جاي شكي باقي نميذاره اينجوري باهام برخورد ميشه واي به حال اونايي كه خودشونو معرفي نكردن !!! خلاصه حتما اين فرستنده ايميل از همشهري بودن من با همسر محترم رهبر معظم وبلاگداران ايراني بي خبر بودند و همچين جرئتي به خودشون دادند!!! ولي حواسشون رو جمع كنند كه اگه دوباره همچين كاري تكرار بشه و بخوان از اين غلطا بكنند خودشون ميدونن و رهبر معظم!!!!!!!! اميدوارم كه ديگه از اين علطاي زيادي ميل نكنند.

تنهايي:
- هيچ توطئه اي نميتواند حكومتي را كه برخاسته از مردمي آگاه و رهبري الهي است ساقط كند مگر اينكه يكي از آن دو را از ميان بردارد.
- شيشه پنجره را باران شست / از دل من اما چه كسي ياد تو را خواهد شست؟
- كسي سئوال ميكند به خاطر چه زنده اي؟ / و من براي زندگي تو را بهانه ميكنم!

پايانيه:
- شايد وبلاگ عاشقانه رو تيمي كردم. فعلا در حال بحث با طرف هستم ولي اگه راضي بشه از بعد از امتحانات يعني آخر همين ماه شروع به كار ميكنه.
- ببخشيد ديگه ايام امتحانات اگه يه وقتي كم نوشتم معذرت!
- الآن دوباره به اون كارآگاه گجت بگم ديگه از اين غلطا نكنيا!!!
اوني كه همه رو دوست داره