۱۳۸۳/۰۶/۱۷

روح الله شريفي ( نخبگان جوان )
اگر فردي در كارهايش همواره خدا را در نظر داشته باشد حتماً موفق مي شود.

تبيان : لطفاً شمه اي از بيوگرافي خود بفرماييد.
من دوران ابتدايي و راهنمايي را در يكي از روستاهاي ورامين گذراندم. در سن 14 سالگي با ايجاد تغييراتي در شناسنامه، عازم جبهه شدم. در سال 1361 از طريق مجتمع رزمندگان به صورت فشرده ( 6 ماه ) ، دوره متوسطه را گذراندم و موفق شدم با رتبه 57 وارد دانشگاه علوم پزشكي ايران شوم و مدرك كارشناسي ارشد را در رشته علوم آزمايشگاهي دريافت كنم. از همان بدو ورود به دانشگاه به استخدام آموزش و پرورش در آمدم و اكنون هفده سال است كه مشغول تدريس هستم. تاكنون چندين طرح تحقيقاتي ارائه داده ام و چند مورد اختراع داشته ام كه مهمترين آنها ساخت كوچكترين ميكروسكوپ دنياست.
سال گذشته نيز به دليل تحقيقاتي كه در زمينه مباحث آموزش علوم زيستي داشتم، رتبه ممتاز معلم پژوهنده استان را كسب كردم.

تبيان: در مورد اختراعتان و علت ساخت آن براي دوستان توضيح بفرماييد.
زماني كه در جبهه بودم يك دوربين شكسته عراقي پيدا كردم و با يكي از لنزهايش يك دوربين نجومي ساختم. در واقع تحقيقات سيستماتيك فيزيك بنده از آنجا شروع شد.
چند سال پيش تحقيقي در مناطق نوزده گانه شهر تهران داشتم در خصوص ميزان بهره گيري از تجهيزات آزمايشگاهي در مدارس ، كه متأسفانه در نتيجه معلوم شد كه اكثراً يا دوره هاي تخصصي براي دبيران زيست و متصديان آزمايشگاه گذاشته نشده يا تجهيزات آزمايشگاهي عيوبي دارند كه همكاران ما قادر به رفع آنها نيستند. در زمينه استفاده از ميكروسكوپ ما مشكلات زيادي داشتيم مانند هزينه زياد، پيچيدگي هاي ساختمان ميكروسكوپ و نحوه كاركردن با آن و مكان هاي خاصي كه نياز است براي اين وسيله در نظر گرفته شود. من با يك لنز و هزينه بسيار اندك ميكروسكوپي ساختم كه همه دانش آموزان كشور به راحتي مي توانند آن را تهيه كنند. اين ميكروسكوپ جيبي به اندازه يك انگشت و با وزن 25 گرم است و قدرت بزرگ نمايي 650 ديوپتر با لنزي به قطر 4/0 ميليمتر دارد. علاوه بر آن، اين ميكروسكوپ پيچيدگي خاصي ندارد؛ خراب هم نمي شود.

تبيان: گويا كارهاي ديگري هم انجام داده ايد، لطفاً در مورد آنها هم توضيحاتي بفرماييد.
بنده براي رسيدن به هدفم كه ساخت كوچكترين ميكروسكوپ بود تحقيقات زيادي در زمينه فيزيك و نورانجام دادم، براي همين موفق به ساخت دستگاه تراش ليزري خاصي شدم كه داراي كنترل ميكرومتر است. اين دستگاه مايه افتخار كشور ماست. ما الان مي توانيم ادعا كنيم كه در دنيا تنها كشوري هستيم كه فناوري توليد لنز با هر قطري را داريم. لازم به ذكر است كه بسياري از شركت هاي بزرگ جهان به نوعي مي خواهند اين سيستم را به انحصار خويش در آورند.
از ديگر كارهايم طراحي دستگاه هاي سه بعدي جديدي است كه بدون نياز به پرده هاي هلالي و بدون نياز به عينك مخصوص ما مي توانيم تصاوير سه بعدي را خارج از كادر ببينيم آن هم با روش هاي بسيار ساده و ارزان و كار آمد. البته سعي داريم كه اين طرح را در كارهاي تخصصي از جمله در نرم افزار در رشته ميكروبيولوژي ، فيزيك ، نور و علوم زيستي بسط دهيم.

تبيان: از عواملي كه شما را به اين سمت و سو سوق داد بگوييد.
اين گرايش به تحقيق و مطالعه و بعضاً اختراع از كودكي در من وجود داشت. از همان زمان كارهاي عجيب و غريبي در خانه، مدرسه و ... انجام مي دادم كه بعضي از آنها مؤثر و بعضي مخرب بود. به هر حال پتانسيل انرژي كه در هر فرد وجود دارد و طبعاً در كودكي و نوجواني بيشتر است بايد به نوعي تخليه شود. خوشبختانه حضور در جبهه با آن حال و هواي معنوي و كسب فيض از مردان بزرگي كه در آنجا بودند، ديدگاه هاي من را نسبت به زندگي و مسائل اعتقادي و ديني كاملاً تغيير داد.
همچنين كمك هاي مالي و روحي بعضي از معلمانم در دوران ابتدايي و راهنمايي پشتوانه بسيار بزرگي بود. از سوي ديگر تفاوت ها و گاه بي عدالتي هايي كه در زمينه ي مسائل آموزشي و كمك آموزشي بين ثروتمندان و فقرا وجود دارد، سبب شد در اين زمينه بيشتر كار كنم و وسايل و كمك آموزشي ارزاني بسازم كه همه دانش آموزان قادر به استفاده از آن باشند.

تبيان: مشوّقين شما در اين راه چه كساني بودند؟
در دوران تحصيل در مقاطع ابتدايي و راهنمايي، خانم شهسواري، آموزگار مهربانم بودند كه مساعدت هاي مالي بسياري به من كردند تا آنجا كه براي هزينه تحقيقات من حتي منزل مسكوني شان را فروختند. بعد هم اساتيد بزرگواري كه همواره راهكارهاي مفيدي به من ارائه مي دادند؛ از آن جمله استاد كسايي و استاد سعيدي همچنين خانم خاكي، مسئول گروه آموزش منطقه سه تهران كه اگر مساعدت هاي مالي ايشان نبود، كارهاي بنده به نتيجه نمي رسيد.

تبيان: آيا در بين افراد خانواده يا دوستان ، كساني هم بودند كه كارهاي شما را به مسخره بگيرند؟ عكس العمل شما در برابر آنها چگونه بود؟
اين مسئله در مورد من يك امر طبيعي بود. من در خانواده اي پر جمعيت و كم بضاعت زندگي مي كردم با پدر و مادر زحتمكشي كه از روزگار جز رنج و زحمت چيزي نديده بودند و با مسائل روز كاملاً بيگانه بودند. به همين دليل به خاطر كارهايم بسيار سرزنش و گاه تنبيه مي شدم. در كل ، خانواده ام خيلي مانع بر سر راهم ايجاد كردند تا جايي كه زماني پدرم حتي اجازه تحصيل به من نمي داد. با اين حال هيچگاه مأيوس نشدم و با اين مسائل به راحتي كنار آمدم. اين واقعيت را پذيرفته بودم كه پدر پير زحمتكشم با آن دستهاي پينه بسته حق دارد كه از فرزندش توقع داشته باشد به جاي كارهاي به ظاهر بيهوده كمك حال او باشد، اگرچه سعي مي كردم در كنار تحقيقات و فعاليت هايم كمك خرج خانواده نيز باشم. توصيه ام به جوانها هم اين است كه سعي كنند با واقعيت هاي زندگي پيش روند. رؤيايي فكر نكنند. اگر هم كسي يا چيزي مانع كارهايشان بود، زود نا اميد نشوند و با كوچكترين مخالفتي سرخورده نشوند و با پشتكار كارشان را ادامه دهند تا به نتيجه برسند.

تبيان: اين مسائل در كار شما وقفه هم ايجاد مي كرد؟
يادم هست پدرم به خاطر يكي از همين كارهاي تحقيقاتي مرا تنبيه جسماني كرد و وسائلم را شكست. در آن موقع تنها كاري كه كردم بلند شدم و جلوي ديگر اعضاي خانواده دست پدرم را بوسيدم. چون مي دانستم كه او حق دارد و با ديدگاهي كه دارد فكر مي كند اين كارها به درد من نمي خورد. شايد همين مسئله و اين كه من تصميم خودم را گرفته و راهم را پيدا كرده بودم و غرور جواني كه مانع از اقرار به شكست مي شود، باعث مي شد كارم را جدي تر بگيرم و بيشتر تلاش كنم تا به خانواده بقبولانم كه كارهايم آنطور كه آنها فكر مي كنند بيهوده و بي نتيجه نيست. به هر حال شايد چنين پيشامدهايي وقفه اي چند روزه در كارم ايجاد مي كرد ولي هرگز نمي توانست سد راهم باشد.

تبيان: آيا شما معتقد به نقش خانواده در ظهور استعدادهاي جوان هستيد؟
صد درصد. خانواده در بروز، شكل گيري و به ظهور رساندن استعداد جوان بسيار مؤثر مي تواند باشد و برعكس اگر ديدگاه مثبت و معقول و منطقي نسبت به ذهنيات جوان نداشته باشد، مي تواند مانع بزرگي در سر راه ظهور استعدادهاي جوان باشد. به نظر من اين وظيفه مسئولان است كه روي شكل دهي زمينه هاي فكري خانواده كار كنند و ديدگاه هاي آنها را نسبت به جوانانشان تغيير دهند.

تبيان: آيا برنامه هايي براي آينده داريد؟
بنده به خاطر مشكلات شديد جسمي كه دارم از جمله خونريزي حاد چشم ( لازم به ذكر است كه آقاي شريفي جانباز شيميايي جنگ تحميلي هستند)، نمي توانم كارها را آن طور كه مي خواهم به پيش ببرم. براي همين تمام امكانات، تجربيات، ديدگاه ها و انديشه هايم را وقف جامعه تحقيقاتي كشور و دانش آموزان مستعد كرده ام. در پژوهش سراهاي مختلف كار كردم و در حال حاضر هم تمامي تحقيقات مربوط به دانش آموزي جشنواره خوارزمي و اختراعات و اكتشافات آنها را در حد توانم سازمان دهي مي كنم. در اين مدت كم 57 طرح را به نتايج نهايي رسانديم. دو مورد ثبت اختراع از دانش آموزان داشتيم و چندين مورد نيز آماده شركت در جشنواره خوارزمي است . به هر حال لذت بخش ترين مرحله زندگي من زماني است كه تحقيقات و پژوهش هاي دانش آموزانم نتيجه مي دهد.
تبيان: عده اي اكتشاف يا اختراع را نتيجه شانس مي دانند؛ امّا پاستور معتقد است كه بخت فقط به ذهن مستعد ياري مي رساند، نظر شما در اين مورد چيست؟
من هم به جمله اي از اديسون اشاره مي كنم كه مي گويد: نبوغ و اختراع يا اكتشاف چيزي ، يك در صدش الهام و99% ديگرش زحمت كشيدن و عرق ريختن است. به قولي:" نابرده رنج، گنج ميسر نمي شود. " در حديثي از اميرالمومنين هست كه فرمودند: براي هر چيزي كه بخواهيد و براي آن تلاش كنيد، بدان خواهيد رسيد ولو به مختصري از آن. اگر فردي كه زمينه و هدفي در ذهن دارد، آن را با پشتكار در پيش گيرد و صداقت لازم هم داشته باشد و بعد هم به خاطر خدا و خلق خدا كارش را شروع كند، نه فقط به خاطر خودش، مطمئناً به نتيجه دست خواهد يافت.

تبيان: عده اي معتقدند ديگر چيزي براي اختراع كردن باقي نمانده، نظر شما چيست؟
كساني كه چنين حرفي مي زنند نزد من بيايند تا بيش از 100 طرح به آنها معرفي كنم كه مي شود روي آنها كار كرد. مگر دامنه علم حد و مرزي دارد كه بتوانيم بگوييم به نقطه نهايي علم رسيده ايم. به نظر من علم هنوز " اندر خم يك كوچه" است. ما هنوز در بعضي زمينه ها مانند فيزيك، نجوم، و ژنتيك نتوانسته ايم كار قطعي انجام دهيم. تمام كارهاي ما در حد يك احتمال بوده يا در حد يك تئوري. دامنه تحقيقات هيچ گاه محدود و بسته نمي شود. اگر ما معتقد به وجود نامتناهي و بي نهايتي چون خداوند هستيم؛ پس هر ذره اي از اين نامتناهي، بي نهايت است. من خود، مراجعين بسياري داشتم كه مي گفتند: ما چه اختراع كنيم، همه چيز كه اختراع شده. و وقتي چيزي را مطرح مي كردم تازه متوجه مي شدند كه هنوز بسياري از مطالب مجهول است.

تبيان: توصيه ي شما به جواناني كه افكاري نو در سر دارند ولي از مشكلات واهمه دارند چيست؟
تا زماني كه ما جرئت زندگي كردن نداشته باشيم و نتوانسته باشيم تصميم قاطع و جدّي بگيريم و هميشه از مشكلاتي كه ممكن است پيش آيد واهمه داشته باشيم هيچگاه به جايي نمي رسيم. به هر حال براي هر كسي ممكن است شرايطي پيش آيد كه مجبور به انتخاب باشد و ضريب خطر پنجاه، پنجاه باشد. در اينجا اشخاصي موفق هستند كه با جديت، راه اصولي را در پيش گيرند. اگر به اين اميد باشيم كه شرايط خود به خود مهيّا شود، راه به جايي نمي بريم. شرايط را بايد خودمان بسازيم و خودمان به دنبالش برويم.
ديگر توصيه اي كه هميشه به دانش آموزانمان مي كنم دو چيز است:
1- احترام به استاد كه بسيار حائز اهميت است.
2- نگاه داشتن حرمت پدر و مادر.
متأسفانه به دليل برخي تبليغات ضد فرهنگي و منفي اين مسائل كم كم در حال فراموش شدن است. توصيه ام به جوان ها اين است كه اگر مي خواهند به جايي برسند حرمت والدين و استادان خويش را نگه دارند. به قولي: "افتادگي آموز اگر طالب فيضي."

تبيان: شما به عنوان يك پژوهشگر و نخبه جوان چه توقعي از مسئولان داريد؟
توقع من از مسئولان اين است كه 1- مسائل اقتصادي را كه الان اكثر جوانان مستعد ما درگير آن هستند در حد كاملاً معقول و متعادلش حل كنند. جوان ما وقتي مي بيند در فلان اداره اي براي برگزاري يك جلسه ساده چه هزينه هاي گزافي صرف مي شود و در كنار آن، او براي كار تحقيقاتي اش محتاج چند هزار تومان است، بالطبع سرخورده مي شود. و دوم اين كه به جاي آن كه به تك تك افراد نگاه كنند، به صورت عمومي دقت داشته باشند. استعداد ايراني زبانزد جهانيان است و در كنار آن فرار مغزهاي ايراني هم زبانزد خاص و عام و همه اينها به اين دليل است كه جوان ايراني پشتوانه اي براي خود احساس نمي كند. خواهش من از مسئولان اين است كه جوانان بااستعداد ايراني را بيشتر دريابند.

تبيان: نظر شما در مورد رابطه ي علم با دين چيست؟
بدون اغراق مي گويم كه من هر كاري كه مي خواستم شروع كنم وضو مي گرفتم و معتقدم كه خداوند در تمام اين كارها مرا ياري نموده. به هر حال الآن بحثي مطرح است كه مي گويند دين را با علم بسنجيم. در حالي كه ما بايد علم را با دين بسنجيم. چون اعتقاد ما بر اين است كه دين ما يك دين كاملاً علمي است و چيزهايي كه به ما رسيده، هيچ گونه ضعفي نداشته و اگر ما قدرت تجزيه و تحليل را نداريم به دليل ضعفمان است و گرنه مسائل اعتقادي ما نبايد بدين گونه زير سؤال رود.

تبيان: تعريف شما از نخبه چيست؟
اگر اين را تعصب نگيريم من مي گويم يك نخبه جوان يك جوان ايراني است. چون جوانان ما واقعاً با استعداد هستند فقط كافي است زمينه بروز اين استعدادها براي آنها مهيا شود.


0 نظر:

ارسال یک نظر